سریع تر از این بادی که درخت روبهروی پنجره رو به رقص درآورده؛ روزها میگذرن. خندههامون که به کوتاهی لحظات شادی این درختن میگذرن. اشکهامون که بعد از وزش باد میبارن میگذرن. لکههای بارون و صدای باد اما میمونه روی ذهنِ پنجره و گوشِ درخت. بارون مینوازه و باد میرقصه. روزها میگذرن... سریعتر از این باد. خیلی سریعتر.
MoonFesta...برچسب : نویسنده : moonfestao بازدید : 87 تاريخ : جمعه 5 ارديبهشت 1399 ساعت: 2:26
خورشید امشب در میان ابرها آرمیده است
فردا طوفان از راه میرسد،
سپس شامگاه و ظلمات شبانه
پس از آن سپیده دم و روشنایی مه آلود آن
و باز شبها و روزها،
دیگر زمانی نمانده که بگریزد
تمام این روزها میگذرند
از پی هم میگذرند
از سطح دریاها خواهند گذشت
از سطح کوهها
از نهرهای نقره فام
در جنگلهایی که میچرخند
به سان آوازی سردرگم
از مرگ آنان که دوستشان داریم
ویکتور هوگو
پ.ن: چون که هرقدر خام و ضعیف اما اولین ترجمه ی من از یک شعره.
MoonFesta...برچسب : نویسنده : moonfestao بازدید : 84 تاريخ : جمعه 5 ارديبهشت 1399 ساعت: 2:26